رفتی من ایستادم
رفتی و من حیرت زد شدم
رفتی و من اشک هایم گونه هایم را خیابان یک طرفه کردند .
رفتی و دلم را باخودت بردی
رفتی مردم با ترحم نگاهم میکردند .
رفتی من افسرده شدم
رفتی و خدا هم دلش برایم سوخت
و تو بازهم رفتی .
شعر از خودمه